معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه

نقد، بررسی و فروش کتاب با تأکید بر محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه

نقد، بررسی و فروش کتاب با تأکید بر محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه
Qafase.ir
من حمید درویشی شاهکلائی هستم؛ پژوهشگر، ویراستار و کتابفروش
دانش‌آموخته دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
اینجا درباره کتابهایی که خوانده‌ام، می‌نویسم.
با راه‌اندازی کتابفروشی اینترنتی قفسه، شما می‌توانید کتاب‌های موجود را سفارش بدهید.
اطلاع از موجودی و خرید درباسلام: b2n.ir/bkbk
خرید مستقیم کتاب در بله: http://ble.ir/hdarvishi
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
چند فهرست از کتاب‌های نسبتا خوب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۱۲۶ مطلب با موضوع «شعر و ادبیات» ثبت شده است

  • محسن از اتفاقات مجلس عقد و عروسی‌اش ناراضی‌ است. تو فامیل مسخره می‌شده و با اومدنش صلوات می‌فرستادند و بحث را عوض می‌کردند،
  • بچگی‌هاش مزاحم مردم می‌شده؛ مثلاً مغازه‌دار را بیدار می‌کرده و بعد می‌گفت یک آدامس ۱۰ تومانی بدهید!،
  • در همان بچگی، دکه می‌زد تا آدامس ۱۰ تومانی را پنجاه تومان بفروشد و نمی‌توانست و ورشکست می‌شد!
با #کتاب، تازه بمانید: 


"کتاب"

کتاب سربلند؛ روایت زندگی شهید مدافع حرم محسن حاجی به قلم محمدعلی جعفری

#نشرشهیدکاظمی و #محمدعلی_جعفری توانستند کار آبرومندی ارائه کنند. قبول باشد!

محمدعلی جعفری در این کار خاطرات فراوان و متنوعی را گرد هم آورده است؛

هم از جهت بازه زمانی: از کودکی تا شهادت. حتی کمی هم از اجداد شهید هم گفته!

هم از مکانی. از نجف‌آباد، قم، دزفول و شیراز تا سوریه!

هم از جهت محتوایی. شهید محسن حججی این کتاب، یک اسطوره دست‌نیافتنی نیست. یک آدم عادی است مثل خودمان که با تلاش و کوشش و اصرار و التماس خودش را به قافله شهدا می‌رساند! آنقدر خوب زندگی می‌کند تا خدا بخردش.

باید از نویسنده تشکر کرد چون تلاش کرده یک تصویر سانسور نشده از شهید ارائه بده و همین‌طور چون شهادت را یک اتفاق دست‌یافتنی و ساختنی نشان داده. دمش گرم.

نویسنده ابعاد منفی زندگی شهید را که معمولاً کمتر گفته می‌شود، آورده است و امانت‌داری بیشتری به خرج داده است:

مهم این است #شهید_محسن_حججی یکی مثل ما بود و در عصر ما چند سال شهیدانه زیست تا توانست در جوانی به مقام #شهادت دست پیدا کند. این معجزه انقلاب اسلامی است که در عصر کفر و شرک جهانی هم می‌توان این‌گونه زیست و این‌گونه به شهادت رسید. باید دل را پاک کرد! و چقدر سخت است پاک کردن دل برای ما ایرانی‌ها.

و جالب‌تر اینکه معامله بزرگی کرد با خدای خودش و ملت ایران را سربلند کرد با این معامله. (برخی تصور می‌کنند سربلند، خود شهید حججی است. حال آنکه سربلند، مردم ایران هستند!)

#کتاب_سربلند

۳۵۶ص، ۲۳۰۰۰ ت

www.Qafase.ir | @Qafase

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۴
حمید درویشی شاهکلائی

کتاب دا؛ خاطرات سیده زهرا حسینی به قلم سیده اعظم حسینی

برنده واقعی مقاومت ۴۵ روزه خرمشهر

شاید برای شما هم پیش آمده باشد کتابتان به مدت طولانی دست دوستی به امانت مانده باشد. دا قریب به ۱۰ سال امانت بود! این انتظار تشنگی مرا برای خواندنش بیشتر کرد! شب‌هایی که در دانشگاه می‌ماندم، قبل خواب، چند صفحه می‌خواندم و مقاومت و‌ پرکاری خانم #سیده_زهرا_حسینی را تحسین می‌کردم.

اینجاست که می‌گویند فی تقلب الاحوال علم جواهر الرجال. گوهر وجودی خواهر حسینی با تغییر شرایط معمولی، خودش را نشان داد؛ او پیروز واقعی مقاومت ۴۵ روزه خرمشهر است.

راستی دا اسم خوبی برای کتاب نبود.

به قلم #سیده_اعظم_حسینی، انتشارات #سوره_مهر، ۸۱۲ ص

www.Qafase.ir | @Qafase

با #کتاب، تازه بمانید:

ble.im/join/ZTk٣NGIyNT

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۴
حمید درویشی شاهکلائی

 کتاب=

کتاب شب چهلم؛ روایت مردی که با چای امام روح‌الله به زندگی بازگشت


بعضی کتاب‌ها سرشار از داستان‌های شگفت اما امروزی و واقعی هستند.

دو تانک را آتش زده بود. گلوله دژخیمان ستمشاهی به مغز قهرمان این کتاب، شهید زنده #غلامرضا_عالی اصابت می‌کند، مراسم شهادتش هم برگزار می‌شود، اما... خلاصه، #چای نیم‌خورده امام روح‌الله خمینی معجزه می‌کند.

این پایان ماجرا نیست و شگفتی‌های فراوانی در کنار دشواری‌ها ادامه دارد.

شب چهلم، نشر #شهید_ابراهیم_هادی، ۱۴۴ صفحه

پ.ن: این انقلاب، آسان و ارزان به دست ما نرسیده.

www.Qafase.ir | @Qafase

با #کتاب، تازه بمانید:
ble.im/join/ZTk٣NGIyNT

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۴
حمید درویشی شاهکلائی

#مشتاقی‌نیا:
کتاب خاطرات این شهید را شاید کمتر از یک ساعت بتوان خواند؛ اما ساعت‌ها خلوت و فکر و خجلت، کمترین دستاورد انس با مضامین آن است که به راستی اگر سربازی و محبت به امام عصر این است، ما کجای این معرکه ایستاده‌ایم؟!
بفرمایید کتاب:

yon.ir/geraili
#شهید_گرائیلی، محب امام زمان، نوشته #مهدی_قائمی_امیری، ۶۸ صفحه، چاپ اول: نشر نگاران قلم

www.Qafase.ir | @Qafase
با #کتاب، تازه بمانید:
:point_right: ble.im/join/ZTk3NGIyNT

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۴
حمید درویشی شاهکلائی

زندگی شهید موسی جمشیدیان، از مدافعان حرم به قلم #کبری_خدابخش
نشر #دارخوین اصفهان
۱۰۴ ص، ۷۰۰۰ ت، چاپ اول: ۱۳۹۶
معرفی کتاب«چشم‌روشنی»؛ / روایتی داستانی از زندگی شهید مدافع حرم «موسی جمشیدیان»
متأسفانه از طرح جلد کتاب‌های روایت فتح استفاده شده درحالی‌که متعلق به این ناشر نیست.

هم‌چنین متأسفانه نام این کتاب با نام کتابی منتشر شده از سوی انتشارات شهید کاظمی، یکی است.

www.Qafase.ir | @Qafase
با #کتاب، تازه بمانید:
:point_right: ble.im/join/ZTk3NGIyNT

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۴
حمید درویشی شاهکلائی

کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» خاطرات میرزامحمد سلگی به قلم حمید حسام

کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» خاطرات میرزامحمد سلگی؛ خاطرات سردار جانباز میرزا محمد سلگی فرمانده گردان 152 حضرت اباالفضل علیه السلام لشکر 32 انصارالحسین علیه السلام به قلم حمید حسام

کارهای خوب #حمید_حسام سهم #همدان را در ادبیات #پایداری برجسته کرده است.


در کتاب‌های مختلفی از میرزامحمد خوانده بودم. خدا راهش را حفظ کند؛ تراز تصمیم‌گیری و فرماندهی جنگ را جابجا کرده است این مرد.

مصاحبه‌گر: جمشید طالبی
۷۴۲ صفحه

#خاطرات
#صریر
#بیست‌وهفت
#دفاع_مقدس

www.Qafase.ir | @Qafase
با کتاب، تازه بمانید:
:point_right: ble.im/join/ZTk3NGIyNT

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۳
حمید درویشی شاهکلائی

کتاب پی‌دبلیو P.W خاطرات رزمنده آزاده احمد شکراللهی

کتاب پی‌دبلیو P.W خاطرات رزمنده آزاده احمد شکراللهی
اسیر شدن دردناک است ولی خاطرات آزادگان را که می‌خوانی، امید و ایمان بر هر چیز غلبه پیدا می‌کند.

#خاطرات #احمد_شکراللهی
به کوشش: #زینب_اکبری
نشر #شهید_کاظمی


www.Qafase.ir | @Qafase
با کتاب، تازه بمانید:
:point_right: ble.im/join/ZTk3NGIyNT

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۳
حمید درویشی شاهکلائی

طرح جلد کتاب شهید فرهنگ سید مرتضی آوینی

کتاب شهید فرهنگ: سید مرتضی آوینی در آینه خاطرات

شهید فرهنگ عنوان خوبی برای سید مرتضی #آوینی است. طراحی و محتوایش هم خواندنی است؛ ساده و روان. خاطرات این کتاب ابعاد گوناگون زندگی او را بیان کرده است.

آوینی این کتاب، همان‌طور که از عکس روی جلد پیداست، فقط نماز شب نمی‌خواند، بلکه عصبانی می‌شود و فحش هم می‌دهد. تنها در جوانی چون جوانان ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای نمی‌گذارد بلکه در پیری هم پیراهن آبی لی می‌پوشد. به عکس روی جلد نگاه کنید.

آوینی به صورت جهادی و آتش‌به‌اختیار ۱۸ ساعت در روز کار می‌کند و سه ساعت می‌خوابد.

فقط دوربین به دست نیست، بلکه هی می‌خواند و هی می‌نویسد.

از بستن بزرگراه به خاطر اسب‌سواری دختر رئیس‌جمهور عصبانی است، اما برای جذب حداکثری سینماگران به انقلاب اسلامی از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند.

در عین حال، آوینی شجاعانه به نقد جبهه خودی می‌پردازد و...

به کوشش یاسر عسکری؛ دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

نشر دفتر معارف قم


www.Qafase.ir | @Qafase
با کتاب، تازه بمانید:
:point_right: ble.im/join/ZTk3NGIyNT

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۳
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۳ ق.ظ

کتاب فیلم‌نامه «شومن»؛ بهزاد بهزاد‌پور

کتاب فیلم‌نامه شومن بهزاد بهزادپور
کتاب فیلم‌نامه شومن؛ بهزاد بهزاد‌پور
شبیه #فیلمنامه‌های خارجی است. ظاهرش سرقت از بانک است و باطنش نقد رسانه‌ها؛ همدستی زر و زور و تزویر.
از مجموعه متون فاخر نیستان
#بهزاد_بهزادپور
نشر کتاب #نیستان تهران

www.Qafase.ir | @Qafase
با کتاب، تازه بمانید:
:point_right: ble.im/join/ZTk3NGIyNT

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۳
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۳ ق.ظ

رمان «ر ه ش»؛ رضا امیرخانی به قلم محسن احمدی

طرح جلد کتاب «ر ه ش»؛ رضا امیرخانی

شورش امیرخانی علیه شهر!
به قلم نویسنده مهمان: محسن احمدی
دانشجوی دکتری ادبیات

رهش ادامه قیدار، منِ او، بیوتن و ارمیاست. نقدی عالمانه و متخصصانه علیه شهری که دیگر شهر نیست؛ حتی ش ه ر هم نیست ر ه ش است. شهری نامتوازن، به هم ریخته، بی آداب، بدون هوا و غیره.
رضا امیرخانی در رهش بازگوکننده داستان زن و شوهر و پسربچه‌ای است که هر سه گرفتار تهران‌اند. زن و شوهر هر دو معماری خوانده اند و مهندس معماری‌اند. فرزند آن‌ها یعنی ایلیا سلِ کودکان دارد و مادرش معتقد است عاملش هوای تهران است. مرد اول داستان حالا معاون شهردار منطقه 1 تهران است و زنی که همه دغدغه اش ریه های ایلیا فرزندش است. مردی که همه دغدغه‌اش پیشرفت شغلی و ارتقا مقام است و زنی که مادر است و دیگر هیچ! به قول خودِ لیا (زن داستان) خودش هم فکر نمی کرد که مادری روزی همه شغلش باشد و اکنون هست. مادری که تنها و تنها به سلامت ریه فرزندش و فرزندان این شهر می اندیشد. شخصیتهای داستان هم قابل حدس اند؛ بساز-بفروش بیسوادی که خرپول است و حاکمیت و مردم را سرکیسه میکند. منشی ای که نقشش رونق دادن به کار و بار بساز-بفروش بیسواد داستان است و از بداقبال تحصیل کرده رشته ادبیات فارسی است! ارمیایی که مثل همیشه درویش‌مسلک و انقلابی است. درویشی که در قید همه چیز هست و در قید هیچ چیز نیست؛ جبهه‌رفته است و شهرگریز. مؤانست با حیوانات بی زبانش را بر مؤانست با حیواناتی که به قول خودش «نطقی اضافه بر دیگر حیوانات دارند» ترجیح مینهد و بر فراز کوه دارآباد زندگی میکند. ارمیا قدسی است و نفسش آرام بخش دلهره‌های شهری و برای هر مشکلی راهکاری دارد بومی و بی آزار.

رهش مانند بیشتر آثار امیرخانی نقد درون‌گفتمانی است. کسانی که با قشر حزب‌اللهی مؤانست دارند، می‌دانند که حزب‌اللهی‌ها دو دسته متمایز دارند. برخی در همه حال و در همه حالتی مدافع تمام و کمال حاکمیت اسلامی و همه رفتارهای درست و غلط آن هستند. برخی نیز سره شناسند. با عقلانیت متکی به ایمان بین رفتارهای غلط و صحیح تفکیک قائل می‌شوند. رفتارهای صحیح را تمجید می‌کنند و رفتارهای ناصحیح را فریاد می‌زنند؛ گاه فریاد که نه، علیه آن می‌شورند و شهری را می‌شورانند. امیرخانی بی‌شک از دسته دوم است. اصول‌دان است اما اصولگرا نیست. اصلاح‌خواه است اما اصلاح‌طلب نیست. دو لتی باشد گویا عوض سه لتی بودن!
داستان رهش شوریدن علیه معماری شهری است که خانه‌هایش مانند جعبه‌های دستمال کاغذی است که عمودی کنار هم چیده باشند. ساختمان‌هایی بدریخت و بدقواره که مانند آینه دق هستند و نیستند. امیرخانی در رهش شهری روایت می‌کند که دائماً «از جسمش می‌برند و به جانش می‌خورانند». کلیدی‌ترین حرف امیرخانی در رهش تشابه تهران به زن بدکاره‌ای است که در زمان صفویه، شاه از «شفایی!» می‌خواهد تا ضمن اینکه هر روز از گوشت بدنش به خوردش دهد، نگذارد که بمیرد؛ یعنی مجازات خودبس! و شفایی ۳۸ روز با خدعه و تمهید او را زنده می‌دارد. شهری که در آن تراکم‌فروشی می‌کنند که خیابان‌ها را عریض‌تر کنند و بزرگراه دوطبقه بسازند تا ترافیک حل شود اما خریداران تراکم‌ها ماشین می‌خرند وارد خیابان‌ها می‌شوند و دوباره ترافیک و دوباره داستان «یک حاجی بود، یک گربه داشت... گوشت را گرفت طاقچه گذاشت... گربه آمد گوشت را خورد... حاجی آمد گربه را کشت...».
شاید قشری و گروهی نقدهای امیرخانی را حواله شخصی خاص و دوره‌ای خاص در شهرداری کنند اما نقد امیرخانی جسورانه تمام شخصیت‌های تأثیرگذار بر معماری شهر تهران در بعد از انقلاب را هدف می‌گیرد. با انتخاب هوشمندانه شخصیت مرد داستان یعنی علا، به زندگی خصوصی این مدیران سرک می‌کشد و حتی خاله‌خانباجی‌های زنانشان را تیز و تند به نقد می‌کشد. 
داستان از زبان اول شخص روایت میشود اما توسط سه شخص: 1- زن نقش اول داستان یعنی لیا که بخش اعظم داستان را روایت میکند 2- تهران که زنی است که دیگر توجه هیچ مردی را به خود جلب نمیکند و از زنانه‌گی چیزی برایش نمانده 3- منشی بساز-بفروش خرپولی که از سر ناچاری باید روزانه هزاران دروغ را به خورد مشتریان او بدهد و دست برقضا او هم از اینکه از زنانه‌گی چیزی برایش نمانده، گله دارد.

پایان‌بندی داستان مانند ارمیا و بیوطن و غیره، غیرمنتظره و تا حدودی فراواقعی است. پایان‌بندی داستان به عهده ارمیاست و حرفهای صوفیانه‌اش که برآمده از دردهای انقلابی‌گری است نه از سر کنج عزلت نشینی و اوراد و اذکار خواندن.
امیرخانی لحظه‌هایی بس شیرین روایت میکند اما بازگو نمی‌کند که بحران اصلی تهران، ضعف مدیران و بی تدبیری مسئولان نیست -که این هم البته هست و به جا هم هست- بلکه بحران مدرنیته است. بحران دور شدن انسان از خدا و گرفتار شدن در دام زندگی غربی. امیرخانی اگرچه معتقد است که هر مسئول در شهرسازی باید خانه مادربزرگش را فرایاد بیاورد و ریشه‌هایش را نباید از یاد ببرد اما نمیگوید که تکلیف ما با دنیای غرب چگونه باید باشد. بگریزیم یا بستیزیم یا بسازیم؟!

در بخشی از داستان ناخواسته به مقام چادر و ارج و اعتبار آن ظلمی روا داشته شده که بعید میدانم عامدانه باشد؛ چراکه امیرخانی را همه میشناسیم. چادر گویی نشان مادرها که نه نشان مادربزرگهای ماست؛ باید آن را لای بقچه قدیمی مامان پیدا کرد و محض رعایت شئونات ورود به بسیج پوشید! تلخ است و ناتندرست به نظرم!

اطلاعات کتاب‌شناختی:

قفسه را می‌توانید در پیام‌‌رسان‌های ایرانی دنبال کنید: @Qafase

عنوان کامل کتاب

ر ه ش

نویسنده

رضا امیرخانی

ناشر

تهران، انتشارات افق

سایر توضیحات

چاپ اول، ۱۳۹۶، قطع رقعی، ۱۹۲ صفحه، ۱۸۰۰۰ تومان

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۳
حمید درویشی شاهکلائی