معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه

نقد، بررسی و فروش کتاب با تأکید بر محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه

نقد، بررسی و فروش کتاب با تأکید بر محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه
Qafase.ir
من حمید درویشی شاهکلائی هستم؛ پژوهشگر، ویراستار و کتابفروش
دانش‌آموخته دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
اینجا درباره کتابهایی که خوانده‌ام، می‌نویسم.
با راه‌اندازی کتابفروشی اینترنتی قفسه، شما می‌توانید کتاب‌های موجود را سفارش بدهید.
اطلاع از موجودی و خرید درباسلام: b2n.ir/bkbk
خرید مستقیم کتاب در بله: http://ble.ir/hdarvishi
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
چند فهرست از کتاب‌های نسبتا خوب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۷۲ مطلب با موضوع «شعر و ادبیات :: خاطرات و زندگی‌نامه» ثبت شده است

طرح جلد کتاب شهید فرهنگ سید مرتضی آوینی

کتاب شهید فرهنگ: سید مرتضی آوینی در آینه خاطرات

شهید فرهنگ عنوان خوبی برای سید مرتضی #آوینی است. طراحی و محتوایش هم خواندنی است؛ ساده و روان. خاطرات این کتاب ابعاد گوناگون زندگی او را بیان کرده است.

آوینی این کتاب، همان‌طور که از عکس روی جلد پیداست، فقط نماز شب نمی‌خواند، بلکه عصبانی می‌شود و فحش هم می‌دهد. تنها در جوانی چون جوانان ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای نمی‌گذارد بلکه در پیری هم پیراهن آبی لی می‌پوشد. به عکس روی جلد نگاه کنید.

آوینی به صورت جهادی و آتش‌به‌اختیار ۱۸ ساعت در روز کار می‌کند و سه ساعت می‌خوابد.

فقط دوربین به دست نیست، بلکه هی می‌خواند و هی می‌نویسد.

از بستن بزرگراه به خاطر اسب‌سواری دختر رئیس‌جمهور عصبانی است، اما برای جذب حداکثری سینماگران به انقلاب اسلامی از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند.

در عین حال، آوینی شجاعانه به نقد جبهه خودی می‌پردازد و...

به کوشش یاسر عسکری؛ دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

نشر دفتر معارف قم


www.Qafase.ir | @Qafase
با کتاب، تازه بمانید:
:point_right: ble.im/join/ZTk3NGIyNT

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۳
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۳ ق.ظ

کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خاطرات علی خوش‌لفظ

طرح جلد کتاب وقتی مهتاب گم شد خاطرات علی خوش لفظ همدان حمید حسام

کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خاطرات علی خوش‌لفظ

چند نکته به طور گذرا:
قلم سردار حمید حسام و اطلاعات نظامی او قابل تقدیر است.
علی خوش‌لفظ هم زندگی جالبی داشته است. چه در نوجوانی و چه در جوانی که در کنار بازیگوشی‌ها به جهاد گذشت. 
یک مزیت خوب کتاب، سیر تطور علی خوش‌لفظ است. علی خوش‌لفظ مرحله به مرحله پیشرفت می‌کند.
او یازده بار مجروح شده است. با حاج احمد متوسلیان در مریوان آشنا می‌شود و جزء نیروهای شناسایی‌کننده عملیات فتح خرمشهر است. با بیش از ۹۰ شهید عقد اخوت بسته است!

خیلی دلم می‌سوزد برای کسانی که به تدریج دوستانشان شهید شدند و خودشان جا ماندند. (من فقط یکی از دوستانم تو سوریه شهید شده؛ اما یک چیزهایی درک کرده‌ام.) علی خوش‌لفظ هم از آن‌ها بود. تازه چه بسیار افرادی که او پای آن‌ها را به جبهه باز کرد و شهید شدند و علی تنها ماند. دو برادرش شهید شدند و او ماند. علی ماند تا آقایش، سید علی خامنه‌ای او را شهید زنده بخواند. شاید خیلی‌ها قدرش را و قدر پیشکسوتان جهاد و شهادت را بدانند. و سرانجام علی رفت به دوستان شهیدش پیوست. دیگر رسالت زینبی‌اش را هم انجام داده بود. کتاب علی چاپ شده است و به جمع ماندگارها پیوسته است.

علی خوش‌لفظ هم همدانی است. مثل سردار حسین همدانی [کتاب‌های مهتاب خین، پیغام ماهی‌ها، خداحافظ سالار و...] و علی چیت‌سازیان [گلستان یازدهم]. مثل مرتضی نادرمحمدی [رد پابرهنه‌ها] از ملایر که کتابش را دارم می‌خوانم. مثل ستار ابراهیمی [دختر شینا]. تاریخ دفاع مقدس به برکت قلم جناب آقای حمید حسام و سرکار خانم بهناز ضرابی‌زاده روزبه‌روز دارد شناخته‌تر می‌شود. زمانی می‌گفتیم تاریخ دفاع مقدس شهرستان‌ها مظلوم است و فقط به سرداران تهرانی پرداخته می‌شود. امروز بعضی استان‌ها عقب‌ماندگی خود را تا حدودی جبران کرده‌اند و مردم هم استقبال کرده‌اند. خدا رو شکر.
راستی خاطرات خانم دباغ و راز نگین سرخ (محمود شهبازی) و کتاب‌هایی از این دست هم بخش‌هایی از همین تاریخ است. حیفم آمد اینجا یادی از آن‌ها نکنم.

این کتاب را شب‌ها قبل از خواب می‌خواندم. کتاب حجیم و سنگینی بود و مناسب اتوبوس و مترو نبود.

حضرت آقا هم درباره این شهید و هم درباره کتاب و نویسنده سنگ تمام گذاشته است. هم تقریظ و هم پیام تسلیت شهادت.



اطلاعات کتاب‌شناسی اثر:

این مطلب را دو ماه پیش نوشته بودم. متأسفانه دیر متوجه شده‌ام که در حالت چرک‌نویس قرار گرفته و منتشر نشده است.

عنوان کامل کتاب

وقتی مهتاب گم شد
خاطرات علی خوش‌لفظ

مصاحبه و تدوین:

حمید حسام (متولد ۱۳۴۰)
کاری از حوزه هنری همدان

ناشر:

تهران، شرکت انتشارات سوره مهر

چاپ:

چهاردهم، ۱۳۹۶، ۶۵۲ صفحه، ۱۹۰۰۰ تومان.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۳
حمید درویشی شاهکلائی

کتاب یاور صادق؛ خاطرات شفاهی حاج محمدصادق بناییکتاب «یاور صادق» خاطرات شفاهی حاج محمدصادق بنایی


نشر فاتحان، چند کار در مورد فعالیت‌های اصناف در دوره جنگ دارد. یکی از این کتاب‌ها و شاید بهترین آن‌ها «عباس دست‌طلا» است. این کتاب که به خاطرات شفاهی حاج محمدصادق بنایی می‌پردازد، بعضا اشاراتی هم به عباس دست‌طلا (باقری) دارد. البته اختصاصی به دفاع مقدس ندارد و بخش عمده‌ای از آن به خاطرات قبل از انقلاب اقامحمدصادق بنایی می‌پردازد.

یک لایه جنگ که اتفاقاً جنبه مردمی آن را به خوبی نشان می‌دهد، پشتیبانی از جنگ است. اصناف (به ویژه با تشکیل ستاد پشتیبانی اصناف جنگ) در زمینه پشتیبانی خوبی از خود به نمایش گذاشتند و بسیار قوی‌تر از دولت ظاهر شدند. خاطرات جناب بنایی در این زمینه برخی غبارها را در این زمینه می‌روبد.

به نظر می‌رسد راوی در بعضی‌ جاها با تقوا عمل کرده و مسائلی را ناگفته باقی گذاشته است.

هم‌چنین از پردازش اثر ناراضی هستم. این کار، دقت و زحمت بیشتری می‌طلبید. هم سیر زمانی و هم سیر موضوعی اتفاقات خوب رعایت نشده است. عنوان‌بندی فصل‌ها به ویژه در فصل‌های مربوط به قبل انقلاب هم اصلاً رضایت‌بخش نیست. 

محمدصادق بنایی، از اهالی شهر خامنه است. در دوره جنگ، رئیس‌جمهور (سید علی خامنه‌ای) و نخست‌وزیر (میرحسین موسوی) هم از همان شهر بودند.

اطلاعات کتاب‌شناختی اثر

به زودی در قفسه
کتاب دیدار با آفتاب، خاطرات جانباز محمد یحیایی؛ سمیرا سادات امامی/ انتشارات کتاب سمنگان سمنان
کتاب فواره گنجشک‌ها، زندگی داستانی امام جعفر صادق؛ محمود پوروهاب/ انتشارات مسجد مقدس جمکران قم

عنوان کامل کتاب

یاور صادق؛ خاطرات شفاهی حاج محمدصادق بنایی

پدیدآور

حسین نیری (متولد ۱۳۵۰)

ناشر

تهران، انتشارات فاتحان

قطع رقعی، چاپ دوم، ۱۳۹۴- ۲۵۶ صفحه.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۲
حمید درویشی شاهکلائی

پدرانه مادرانهکتاب «پدرانه مادرانه»؛ زندگی به سبک شهدا- جلد سوم؛ عبدالعزیز فاتحی مجرد


این‌ها سرفصل‌های این کتاب است:
فصل اول: همسرداری
فصل دوم: کودک‌پروری
فصل سوم: تربیت فرزند
فصل چهارم: ساده‌زیستی در خانواده
فصل پنجم: رزق و روزی حلال
فصل ششم: تفریح در خانواده
فصل هفتم: معنویت در خانواده
فصل هشتم: مقابله با گناه در خانواده

 در هر فصل مختصری درباره مسئله آن فصل صحبت کرده و از آیات و روایات کمک گرفته است. سپس به ارائه چند نمونه از خاطرات مرتبط با شهدا پرداخته است.

معمولاً شهدا را به تصمیمات نظامی و اتفاقات میدان جنگ می‌شناسند. استخراج و پردازش وجوه تربیتی شهدا در خانواده کار خوبی است. البته باید توجه داشت سیره شهدا حجیت ندارد و اگر آن سیره مطابق با شرع بود، مورد قبول است. 

بیان داستان‌های ملموس و در عین حال، واقعی، مزیت کتاب است. نزدیکی زمانی و مکانی به شهدا این باورپذیری را به وجود می‌آورد که معیارهای اسلامی در عصر حاضر هم امکان الگوبرداری دارند و دستورات اسلام متون افسانه‌ای نیست.

اطلاعات کتاب‌شناسی اثر:
 به زودی:
کتاب یاور صادق؛ خاطرات شفاهی حاج محمدصادق بنایی/ انتشارات فاتحان

عنوان کامل کتاب

زندگی به سبک شهدا-جلد سوم
پدرانه مادرانه

نویسنده:

عبدالعزیز فاتحی مجرد (متولد ۱۳۶۵)
کاری از مؤسسه فرهنگی مطاف عشق

ناشر:

قم، مؤسسه فرهنگی روایت سیره شهدا

چاپ:

اول، ۱۳۹۵، ۱۱۲ صفحه، ۶۰۰۰ تومان.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۲
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۲ ق.ظ

کتاب «فاتح قدس»؛ زندگی شهید حسن تهرانی مقدم

کتاب فاتح قدس شهید طهرانی مقدم

کتاب «فاتح قدس»؛ زندگی شهید حسن تهرانی مقدم
همزمان با ایام شهادت شهدای اقتدار (حادثه موشکی سپاه در جهاد خودکفایی که به شهادت سردار شهید حسن طهرانی‌مقدم و جمعی از یارانش انجامید)، این کتاب را خواندم.


عناوین بخش‌های کتاب به این شرح است: 
۱- زندگی‌نامه و گاهشمار زندگی در ۱۰ صفحه
۲-از منظر خانواده در ۵۵ صفحه
۳-از منظر همراهان و همرزمان در ۹۰ صفحه
۴-خاطرات و کلمات در ۵۰ صفحه
۵-گزارش رسانه‌های غربی در ۵ صفحه
۶- یادی از شهدای غدیر در ۳۰ صفحه
۷-گزیده پیام تسلیت در ۵ صفحه
+ تصاویر

متأسفانه علی‌رغم طراحی و شکل ظاهری خوب کتاب، با اثر منسجم و خوبی روبه‌رو نیستیم. تقریباً عمده مطالب کتاب، با یک جستجوی ساده در اینترنت کنار هم گذاشته‌اند و بدون ویرایش و با غلط‌های املایی و نگارشی بسیار منتشر شده‌اند. من از نشر معارف تعجب می‌کنم که چطور اعتبار خود را بدون رعایت اصول حرفه‌ای زیر پا می‌گذارد.

محتوای کتاب به شدت تکراری است. مثلا صدبار گفته شده ایشان از توپخانه شروع می‌کنند و بعد وارد موشکی می‌شوند. 
 
محتوای کتاب به شدت مبهم است. مثلاً شاید صدبار به قضیه کوهنوردی پنج‌هزارنفره دماوند اشاره شده است ولی شما نمی‌فهمید که ربط این کوهنوردی به شهید چه بوده است!

محتوای کتاب کمی تا قسمتی دچار تناقض است. مثلا یکجایی می‌گوید که شهید این‌قدر آدم خوبی بود که مادرش هیچگاه از او عصبانی نشد. چند صفحه آن‌طرف‌تر برادر شهید می‌گوید که همه چیز را علی‌رغم توصیه مادر به هم می‌ریخت. 

تلاش شده تصویری بدون عیب و نقص از شهید ارائه شود! ما که می‌دانیم تصویر بچه‌مثبت از شهدا نشان دادن به ویژه در دوره کودکی و نوجوانی دوره شاه، خلاف واقعیت است. اتفاقاً نوعاً شهدا نوعی بازیگوشی و جسارت خاصی در کودکی داشته‌اند؛ به ویژه امثال این شهید که روحیه خلاق و مبتکرانه‌ای هم داشتند.

محتوای کتاب، ابعاد مختلفی از زندگی شهید را پوشش داده است و حرف‌های خوب فراوانی دارد اما پردازش ندارد. محتوای شعاری و کلیشه‌ای آزاردهنده‌ای در سراسر کتاب به چشم می‌خورد.

یکی از ضعیف‌ترین بخش‌ها هم بخش گزارش رسانه‌های غربی بود. گویا نسخه‌های قدیمی گوگل‌، کار ترجمه را انجام داده‌اند.

درباره شهید حسن تهرانی‌مقدم پیش‌تر خوانده‌ام:
کتاب یادگاران، جلد ۲۵: کتاب حسن تهرانی مقدم؛ فرزانه مردی، انتشارات روایت فتح؛ ۱۰۰ خاطره از خانواده و دوستان

اطلاعات کتاب‌شناختی اثر


به زودی در قفسه
کتاب دیدار با آفتاب، خاطرات جانباز محمد یحیایی؛ سمیرا سادات امامی/ انتشارات کتاب سمنگان سمنان
کتاب سیاحت غرب؛ گزارش آیت‌الله آقانجفی قوچانی از برزخ/ مؤسسه انتشارات قدیانی تهران
کتاب فواره گنجشک‌ها، زندگی داستانی امام جعفر صادق؛ محمود پوروهاب/ انتشارات مسجد مقدس جمکران قم

عنوان کامل کتاب

فاتح قدس؛
روایتی از زندگانی پارسای دانشمند سردار شهید حاج حسن تهرانی مقدم

پدیدآور

به کوشش محمدحسن علیجان‌زاده روشن

ناشر

قم، دفتر نشر معارف

قطع رقعی، چاپ اول، ۱۳۹۵- ۲۷۲ صفحه.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۲
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۲ ق.ظ

کتاب «تک‌پسر»؛ خاطرات شهید مسعود آخوندی

اوج بندگی 4: تک پسر (نیم‌نگاهی به زندگی و اوج بندگی دانشجوی شهید مسعود آخوندی)

طرح جلد کتاب تک پسر خاطرات شهید دانشجو مسعود آخوندی
کتاب متشکل از حدود ۱۰۰ خاطره مینیمال ساده و کوتاه است که به همراه تصاویر در ۱۶۰ صفحه منتشر شده است. برخی خاطره‌ها از یک و نیم خط تجاوز نمی‌کنند.

منظور از اوج بندگی، شهادت است. البته کتاب حاضر را یک خانم نوشته است و مثل بسیاری از کتاب‌های دیگر زن‌نویس، بُعد جنگی و نظامی آن ضعیف است. بنابراین به سختی بتوان آن را درباره شهادت دانست! اما در مقابل بُعد خانوادگی و ابعاد مرتبط با پشت‌جبهه پررنگ‌تر دیده شده است. 

در توصیف شهید مسعود آخوندی، بیش از هر چیز به این‌که او دانشجوی نخبه رشته مهندسی مکانیک بود، اشاره می‌کنند. حال آنکه به نظر می‌رسد خود شهید پاسداری از اسلام را مهم‌ترین رسالت خود می‌دانسته است.

به نظر می‌رسد تلاش شده تا با تأکید بر تک‌پسر بودن این شهید و رابطه عاطفی خانواده با او، احساسات مخاطب برانگیخته شود. هرچند مخالف این کار نیستم و دشواری تقدیم شهید باید روشن شود، تقلیل قضیه شهادت به این موارد هم خطرناک است. آرمان شهدا باید گسترده‌تر دیده شود. به ویژه دانشجویانی که به جای سنگر دانشگاه، سنگر جبهه را انتخاب کردند. این‌ها از فضای دورتری به عمق خطوط نبرد آمدند.

امثال این شهید می‌توانستند خود را این‌گونه توجیه که در سنگر علم مشغول‌اند و دانشگاه هم خود یک جبهه است، اما خدا به آن‌ها لطف کردد و واقعیت را دیدند که بهترین مرگ در این جهان، شهادت است. خوشا به سعادتشان. ان‌شاءالله دنباله‌رو راه آن‌ها باشیم و از ما شفاعت کنند.

اطلاعات کتاب‌شناختی اثر



به زودی در قفسه
کتاب خورشید مغرب؛ محمدرضا حکیمی/ انتشارات دلیل ما قم
کتاب سیاحت غرب؛ گزارش آیت‌الله آقانجفی قوچانی از برزخ/ مؤسسه انتشارات قدیانی تهران
کتاب دیدار با آفتاب، خاطرات جانباز محمد یحیایی؛ سمیرا سادات امامی/ انتشارات کتاب سمنگان سمنان
کتاب فواره گنجشک‌ها، زندگی داستانی امام جعفر صادق؛ محمود پوروهاب/ انتشارات مسجد مقدس جمکران قم

عنوان کامل کتاب

اوج بندگی ۴:
تک پسر (نیم‌نگاهی به زندگی و اوج بندگی دانشجوی شهید مسعود آخوندی)

پدیدآور

نسیبه استکی (-۱۳۶۲)
خاطرات شهید مسعود آخوندی (۱۳۶۵-۱۳۴۲)

ناشر

قم،‌ انتشارات شهید کاظمی
چاپ قبلی: مجد اسلام، ۱۳۹۲

قطع جیبی، چاپ اول، ۱۳۹۵- ۱۶۰ صفحه، ۵۰۰۰ تومان

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۲
حمید درویشی شاهکلائی

طرح جلد کتاب ابوعلی کجاست؟ شهید مرتضی عطایی
کتاب «ابوعلی کجاست؟»؛ زندگی‌نامه خودگفته شهید مرتضی عطایی معروف به ابوعلی

محتوای کتاب
مرتضی عطایی، بسیجی ایرانی بود. شغلش در مشهد تأسیسات بود. با تلاش‌های فراوان توانست خود را به عنوان تبعه افغانستان معرفی کند و در قالب لشگر فاطمیون به سوریه برود. بارها هم خواستند او را برگردانند، اما... او با نشان دادن توانایی‌های خود در میدان جنگ، جانشین فرمانده دلاور گردان عمار تیپ فاطیمون، مصطفی صدرزاده (معروف به سید ابراهیم) بشود. دوستی صمیمانه این دو و شهادت مصطفی در تاسوعا موجب شد تا در مرداد ۱۳۹۵، ۱۰ ساعت پای دوربین بنشیند و با لهجه شیرین مشهدی از دوست شهیدش بگوید. مرتضی عطایی با اسم جهادی «ابوعلی» از روزهای کودکی خود شروع می‌کند، خاطراتی از سربازی و گرفتن گذرنامه افغانستانی برای سفر حج را تعریف می‌کند، از آموزش‌ها و کسب تجربیات در بسیج مشهد می‌گوید و مهم‌تر از همه خاطرات نابی را از ماجرای مقاومت در سوریه و مجاهدت‌های برادران فاطمیون بیان می‌کند. (بخشی از این خاطرات را می‌توانید در آپارات ببینید. مثل قسمت «کلنا داغونتیم یا زینب!») صراحت و صداقتش دوست‌داشتنی است.

ابوعلی چند روز بعد از بیان این خاطرات، در روز عرفه به شهادت می‌رسد. این‌جوری بود که مصاحبه‌هایی که قرار بود در کتاب دوستش استفاده شوند، محتوای کتاب خودش را تشکیل دادند. ماجرای شهادت او از زبان دوستانش در انتهای کتاب روایت شده است. وصیت‌نامه، اشعار مرتضی عطایی در سوگ سید مصطفی و گزیده‌ای از تصاویر و دل‌نوشته‌ها پایان‌بخش کتاب هستند.

تاریخ شفاهی مدافعان حریم اهل‌بیت
تاریخ شفاهی فرهنگ پایداری،‌ بخش مهمی از تاریخ انقلاب اسلامی است. خوشبختانه اخیراً تاریخ شفاهی فرهنگ پایداری در سوریه و شهدای مدافع حرم مورد توجه قرار گرفته است. اما جبهه مقاومت انقلاب اسلامی گسترده‌تر از این حرف‌هاست و فرماندهان و سربازان بسیاری هستند که دیده و شنیده نشده‌اند. رویش‌هایی چون مرتضی عطایی نشان از حیات و زنده بودن انقلاب اسلامی دارند.

وجه تسمیه کتاب؛ وقتی داعش دنبال ابوعلی می‌گشت
در عملیات بصر الحریر دشمن نه نفر اسیر گرفت که پنج نفر از آن ها را به شهادت رساند و چهار نفر دیگر در ماه رمضان سال ۹۵ با اسرای مسلحین معاوضه شدند، یکی از این اسرا حیدر محمدی بود. مسلحین موقع اسارتش عکس شاخص فاطمیون را به او نشان داده و گفته بودند، ابوعلی کجاست؟ محمدی می‌گفت: «ابوعلی! دیگر به منطقه نرو. اگر رفتی اسیر نشو که برایت نقشه ها دارند!»

یک قسمت از کتاب
بعد از اینکه چندین بار مجروح شدم، اطرافیان کمی فشار آوردند تا پرونده جانبازی‌ام را پیگیری کنم. وقتی برای پیگیری رفتم، گفتند: «چیزی به اسم شما ثبت نشده است. شما به اسم فاطمیون رفته‌اید و پرونده جانبازی ندارید.» درباره زمانی هم که با لشکر و به عنوان ایرانی رفته بودم، چون برای مداوای جراحت خان‌طومان به ایران نیامده بودم، برایم پرونده تشکیل ندادند. فقط جراحت انگشتم باقی ماند که بعد از گذشت یک سال هنوز جوابی درباره آن نداده‌اند.
 
حتی زمانی که به اسم ایرانی به سوریه رفتم، حقوقی دریافت نکردم و به قول آن‌ها حقوقی برای بسیجی‌ها تعریف نشده است! من هم دیگر خسته شدم و پیگیر پرونده جانبازی‌ نشدم. با خودم گفتم: «دلیل رفتنم به سوریه این چیزها نبوده و ارزش ندارد این همه برای آن چانه بزنم.

کمی مرتبط
شادی روح شهید حمیدرضا اسداللهی، دوست و همکار من که آذر ۱۳۹۴ در حلب سوریه به شهادت رسید، فاتحه‌ای بخوانید. ممنون

کتاب «سرباز روز نهم» حاصل ۱۰۰ ساعت گفتگو با خانواده و دوستان شهید مصطفی صدرزاده است.

کتاب «مصطفی و مرتضی» جلد سوم «لبیک یا زینب» است که عنوان فرعی‌اش «خاطرات خودگفته شهید مدافع حرم مرتضی عطایی (ابوعلی)» است. حدس می‌زنم که این کتاب، متن کامل‌تری از همین ۱۰ ساعت مصاحبه باشد که توسط مصاحبه‌کننده در ۳۳۶ صفحه تدوین شده است (علی‌اکبری مزدآبادی، انتشارات یا زهرا). جالب آن است که در کتاب «ابوعلی کجاست؟» اسمی از مصاحبه‌کننده نیامده است.

اطلاعات کتاب‌شناختی اثر



به زودی در قفسه
کتاب خورشید مغرب؛ محمدرضا حکیمی/ انتشارات دلیل ما قم
کتاب سیاحت غرب؛ گزارش آیت‌الله آقانجفی قوچانی از برزخ/ مؤسسه انتشارات قدیانی تهران
کتاب دیدار با آفتاب، خاطرات جانباز محمد یحیایی؛ سمیرا سادات امامی/ انتشارات کتاب سمنگان سمنان
کتاب فواره گنجشک‌ها، زندگی داستانی امام جعفر صادق؛ محمود پوروهاب/ انتشارات مسجد مقدس جمکران قم

عنوان کامل کتاب

ابوعلی کجاست؟ زندگی‌نامه خودگفته شهید مرتضی عطایی معروف به ابوعلی

پدیدآور

راوی: شهید مرتضی عطایی (۱۳۹۵-۱۳۵۶)
تحقیق: محمدمهدی رحیمی
تدوین: نوید نوروزی
تهیه: واحد تاریخ شفاهی جبهه مقاومت انقلاب اسلامی (گنج)؛ دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
ویراستار: نرگس توکلی لشکاجانی

ناشر

قم،‌ دفتر نشر معارف

قطع رقعی، چاپ سوم، ۱۳۹۶- ۱۴۴ صفحه، ۵۰۰۰ تومان

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۱
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۱ ق.ظ

کتاب «آخرین شلیک»؛ خاطرات کاظم فرامرزی

طرح جلد کتاب آخرین شلیک خاطرات کاظم فرامرزیکتاب «آخرین شلیک»؛ خاطرات کاظم فرامرزی


چندماه این کتاب در قفسه‌ام خاک خورد تا نوبت به خواندنش رسید. تأخیر اتوبوس و فاصله طولانی خانه تا هیئت میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام فرصت مناسبی بود تا کل کتاب با یک پیوستگی خوبی خوانده شود.

کتاب «آخرین شلیک» از یک مقدمه (به اسم اشاره) و ۲۶ فصل کوتاه بدون نام تشکیل شده است. ای کاش، برای فصل‌ها اسم می‌گذاشتند. حدود ۱۶ صفحه هم به تصاویر با زیرنویس اختصاص یافته است.

کودکی و انقلاب دو فصل ابتدایی کتاب هستند و حجم واقعاً کمی دارند. اما راوی تقریباً فضای روشنی از آن سال‌ها ترسیم می‌کند. فقر اقتصاد و فرهنگی شاید مشخصه مهمی از آن سال‌ها باشد که راوی کتاب صادقانه بیان داشته است.

روحیه باصفای جنوبی راوی، در بیان خاطرات و مثال‌ها پیداست.

 #پیشنهاد: بد نیست یک قطعه صوت از راوی این‌گونه کتاب‌ها ضبط کنند و نشانی دریافت آن را با رمزینه QR در ابتدای کتاب‌ها قرار دهند تا خواننده تلاش کند کتاب را با لهجه شیرین راوی بخواند!

آنچه با کمی تأمل روشن می‌شود، این است که راوی از خودش کم گفته است. شاید هم بهتر باشد بگوییم نگفته است. حداکثر قدری علیه خودش صحبت کرده است! سادگی و صفای جنوبی راوی را مدنظر قرار دهید تا بیشتر لذت ببرید.

 خوب است همیشه تلاش کنید شخصیت راوی با همه ویژگی‌هایش ترسیم کنید و بعد حرف‌هایش را بفهمید. مثلاً غذای رایج که مادر راوی می‌پخت، «آب‌‌پیازی» بود؛ آب جوشیده و پیاز و روغن! جالب آن‌که سر مقدار پیازی که نصیب فرزندان می‌شد، دعوا شکل می‌گرفت. طبیعی است چنین فردی از وضع غذای جبهه راضی باشد!

خب، این آقا کاظم فرامرزی وارد جنگ می‌شود. اول او را به کارگزینی می‌فرستند. روحیه‌اش به کارهای دفتری نمی‌خورد. بعداً به ضدزره (موشک) می‌رود و به زودی فرمانده گردان می‌شود و شکارچی تانک لقب می‌گیرد. به نظر می‌رسد اعجوبه‌ای است از این جهت.

خاطرات پرتلاطمش از روزهای دفاع مقدس ادامه دارد تا روزهای سخت و مبهم آخر جنگ و بعدش پذیرش قطع‌نامه که شوک بزرگی است. البته با حمله مجدد بعثی‌ها و منافقین، دوباره شور جهاد برانگیخته می‌شود. به حدی که یکی از فرماندهان درباره او گفته است: «این دیوانه دیگر کیست؟!»

چند صفحه خاطره تا آتش‌بس باقی‌است. کاظم فرامرزی به یاد دوستان شهیدش در ثانیه‌های آخر قبل از پذیرش آتش‌بس به سمت دشمن شلیک می‌کند. احتمالاً او «آخرین شلیک» و به یادماندنی‌ترین آن را انجام داده است.

در چند جا می‌بینیم که او آخرین نفری است که از معرکه جان سالم به درد می‌برد. مثلاً آخرین نفری است که در جریان پیش‌روی‌های عراق در سال آخر جنگ از شلمچه زنده برگشت و دیگران یا شهید شدند و یا اسیر. تا جایی که یکی از نیروهایش گفته است بچه‌ها با آقای فرامرزی جلو می‌روند، همه کشته می‌شوند و ایشان تنها و سالم به عقب برمی‌گردد.

زحمت مصاحبه و تدوین اثر هم یک نام آشنا کشیده است: سید قاسم یاحسینی.

خداوند هم مصاحبه‌کننده عزیز و هم راوی ارجمند کتاب را حفظ کند.

اطلاعات کتاب‌شناختی اثر



به زودی در قفسه
کتاب زخم شانه مسیح؛ علی شاه‌حاتمی/ انتشارت کتاب نیستان تهران
کتاب خورشید مغرب؛ محمدرضا حکیمی/ انتشارات دلیل ما قم
کتاب دیدار با آفتاب، خاطرات جانباز محمد یحیایی؛ سمیرا سادات امامی/ انتشارات کتاب سمنگان سمنان
کتاب فواره گنجشک‌ها، زندگی داستانی امام جعفر صادق؛ محمود پوروهاب/ انتشارات مسجد مقدس جمکران قم

عنوان کامل کتاب

آخرین شلیک؛ خاطرات کاظم فرامرزی

پدیدآور

راوی: کاظم فرامرزی (متولد ۱۳۴۲)
مصاحبه و تدوین: سید قاسم یاحسینی (متولد ۱۳۴۵)

ناشر

تهران، شرکت انتشارات سوره مهر

قطع رقعی، چاپ چهارم، ۱۳۹۰- ۲۰۰ صفحه.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۱
حمید درویشی شاهکلائی

جایزه «مقاومت، فرهنگ و ارتباطات» را به این مرد بدهید


طرح جلد کتاب ملاصالح مترجم ایرانی آن ۲۳ نفر در زندان عراق
کتاب «ملاصالح»؛ سرگذشت شگفت‌انگیز مترجم اسرای ایرانی در عراق/ رضیه غبیشی



خلاصه زندگی‌نامه: 
* خطر لو رفتن داستان!
صالح قاری الاسدی سرگذشت عجیبی دارد. آبادانی است. تبعیض انگلیسی‌ها را درک کرده است. می‌خواست به دبیرستان برود. پدرش او را به عراق می‌فرستد تا با عمویش زندگی کند. بعد از مدتی، طلبه حوزه نجف می‌شود. متوجه اوضاع سیاسی می‌شود. اما بعثی‌ها قدرت را به دست می‌گیرند. او هم از عراق اخراج می‌شود. حضورش در حوزه علمیه قم هم با جریان حمله مأموران شاه به فیضیه مصادف است و فرار از قم! مبارزات سیاسی او با شاه، کار دستش می‌دهد؛ دستگیری، شکنجه، زندان، حبس ابد و حتی اعدام! البته آزادش می‌کنند، کارمند انگلیسی‌زبان هتل می‌شود و به صف مبارزه برمی‌گردد. ماجرای بعد از پیروزی انقلابش هم فراوان است. اما ابتکارهای جنگی‌اش جالب توجه است. مثل برگزاری کنگره شعر عربی مقاومت و ایده‌اش برای صدور پیام مظلومیت انقلاب به کشورهای دیگر که نهایتاً در همین جریان‌ها روی لنج اسیر عراقی‌ها می‌شود. دوباره شکنجه و گرفتاری! منافقین او را می‌شناسند و می‌دانند او «بلبل خمینی» است که در رادیو عربی، عراقی‌ها را تشویق به تسلیم شدن می‌کرد. دست امداد غیبی کاری می‌کند او از این وضع نجات پیدا می‌کند و منافقان خوار و ذلیل بشوند. او می‌شود مترجم اسرای ایرانی و حتی با صدام دیدار می‌کند. به عنوان مترجم، خدمات فراوانی به اسیران ایرانی ارائه می‌دهد. حضور سید ابوترابی و نیز نوجوانان کتاب آن ۲۳ نفر از جذابیت‌های این بخش است. سرانجام لو می‌رود! دوباره گرفتاری ولی خلاصه کنم با امداد غیبی در سال ۱۳۶۴ به همراه گروهی از اسیران بیمار و معلول به کشور برمی‌گردد. حالا در جمهوری ایران به عنوان خیانتکار حکم اعدامش را صادر می‌کنند! لطف خدا آنجا خود را نشان می‌دهد که رفیقش، علی فلاحیان، حکم را لغو می‌کند. خلاصه حتی بازگشت اسرا و تمجیدهای سید ابوترابی چندان راهگشا نیست و... اما تبرئه می‌شود و سرگذشت شگفت‌انگیز ملاصالح همچنان ادامه دارد... آخرین ماجرای شگفت‌انگیز او زنده‌ماندن از حادثه مناست!

چند نکته
ملاصالح سرگذشت پرفراز و نشیبی داشت. کشش و تعلیق کتاب، زیاد است. 

تلاش‌های او به ویژه از جهت فرهنگ و ارتباطات برای من قابل توجه و تقدیر بود. اقدامات او در رادیو عربی که شهرت بلبل خمینی را برایش در روزنامه‌های عربی آورد، به تنهایی کار بزرگی است. برگزاری جشنواره شعر عربی انقلاب و مقاومت در پاسخ به تبلیغات صدام بسیار خلاقانه و زیرکانه است. ارتباطات تشکیلاتی قبل و بعد انقلاب، مسئولیت واحد ارتباطات اجتماعی سپاه، حضور مستقیم در کشورهای منطقه در پوشش تجارت و رساندن پیام انقلاب به منظور خنثی کردن تبلیغات صدام هم شجاعت فراوانی لازم دارد. نقش‌بازی کردن او در سال‌های اسارت نیز فوق‌العاده است. بی‌شک باید جایزه «مقاومت، فرهنگ و ارتباطات» را به او داد.

شاه، صدام و جمهوری اسلامی همه به او ظلم کردند؛ اما او شرایط سخت زندان را با یاد خدا گذراند. اما او هربار به شدت ضیعف از زندان‌ها برمی‌گشت.

حجم اصلی کتاب به دوران اسارت اختصاص یافته است؛ دوره‌ای که به نوعی مبهم‌ترین و حماسی‌ترین دوره زندگی اوست. این در حالی است که دوره کودکی در آبادان، نوجوانی در عراق و به ویژه دوره جوانی در نجف از لحاظ شکل‌گیری شخصیت اصلی ملاصالح می‌توانست بیشتر مورد توجه باشد. ضمن این‌که آن دوره‌ها ارزش تاریخی خوبی هم دارند و کمتر مطالعه‌شده‌اند.

پردازش دوران کودکی، طلبگی در نجف و قم، مبارزات تا پیروزی انقلاب و سال‌های اول انقلاب و نیز دوران زندان جمهوری اسلامی راضی‌کننده نیست. 

این زندگی ظرفیت پردازش‌های مکرر و بیشتر را دارد و چندین فیلم‌نامه و سریال باید از این شخصیت ساخته شود. 

در ضمائم کتاب نکاتی مطرح شده است که براساس اسناد، اخراج وفیق السامرایی از سمت عالی‌اش در نزد صدام در نتیجه تقیه هوشمندانه و ماهرانه ملاصالح بوده است. این موضوع در محتوای کتاب درنیامده است. آنچه روشن است، خدمات او به اسیران ایرانی به ویژه آن ۲۳ نفر است. به نظرم کتاب در رفع ابهام‌ها از زندگی او ناتوان است؛ هرچند توانسته یک قهرمان شورانگیز را به ما معرفی کند.

با خواندن این کتاب بار دیگر به این نتیجه می‌رسیم خدا بازی‌های فراوانی بلد است. باور کنیم!

اطلاعات کتاب‌شناختی اثر


دو خبر کوتاه:
این کتاب به همراه کتاب آن ۲۳ نفر جزء کتاب‌های پویش مطالعاتی روشنا قرار گرفته است.
این‌ شب‌ها در غرفه کتاب هیئت میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق حضور دارم. بسیاری از کتاب‌ها آنجا با ۲۰ درصد تخفیف به فروش می‌رسد. عمده کتاب‌ها هم درباره شهدا و دفاع مقدس است. این کتاب هم با کاهش قیمت از ۱۲ هزار تومان به هشت هزار تومان فروخته می‌شود.

به زودی در قفسه
کتاب آخرین شلیک؛ خاطرات کاظم فرامرزی/ شرکت انتشارات سوره مهر تهران
کتاب زخم شانه مسیح؛ علی شاه‌حاتمی/ انتشارت کتاب نیستان تهران
کتاب خورشید مغرب؛ محمدرضا حکیمی/ انتشارات دلیل ما قم
کتاب دیدار با آفتاب، خاطرات جانباز محمد یحیایی؛ سمیرا سادات امامی/ انتشارات کتاب سمنگان سمنان
کتاب فواره گنجشک‌ها، زندگی داستانی امام جعفر صادق؛ محمود پوروهاب/ انتشارات مسجد مقدس جمکران قم

عنوان کامل کتاب

ملاصالح؛ سرگذشت شگفت‌انگیز مترجم اسرای ایرانی در عراق

پدیدآور

راوی: صالح قاری اسدی (متولد ۱۳۲۰)
نویسنده: رضیه غبیشی

ناشر

قم، انتشارات شهید کاظمی

قطع رقعی، چاپ هفتم، ۱۳۹۶- ۲۸۸ صفحه.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۱
حمید درویشی شاهکلائی

طرح جلد کتاب گردان گم‌شده

کتاب «گردان گم‌شده»؛ خاطرات سرگرد عراقی عزالدین مانع

«گردان گمشده» درباره خاطرات سرگرد عراقی عزالدین مانع است که در آن به چگونگی اشغال خرمشهر، رویدادها و اتفاقات زمان اشغال خرمشهر و در پایان به چگونگی آزادسازی خرمشهر می‏‌پردازد. 

وقتی نیروهای عراقی در مستی و بی‌خبری پس از اشغال خرمشهر به سر می‌برند، جوانان و نوجوانان بسیجی به آنان شبیخون می‌زدند، عراقی‌ها تصور نمی‌کردند در این جنگ خونین، خرمشهر دوباره آزاد شود اما بر اثر رشادت رزمندگان ایرانی، عراق مغلوب این نبرد شد. سرگرد عراقی عزالدین مانع که خود در این افعال نقش داشت، شرح وقایعی که گردان او را در خرمشهر گرفتار کرده بود در این کتاب بازگو می‌کند. 

در این کتاب آمده است: «...امروز آثاری که از افسران و سربازان عراقی منتشر می‌شود، بیانگر این نکته است که عراقی‌ها نیز مانند آلمان‌ها صاحب «ادبیات ضد جنگ» هستند؛ زیرا هم متجاوز بوده‌اند و هم مغلوب. آلمان‌ خاکسترشده هیچ هدف مقدس و ارزشمندی را در دو جنگ بزرگ جهانی دنبال نمی‌کرد. به همین خاطر، متجاوز شکست خورده نمی‌تواند «ادبیات مقاومت» خلق کند...»
 
سرگرد مانع خاطرات بسیاری از جنگ در سینه محبوس داشته که عاقبت از طریق یک روزنامه توانسته به ثبت آنها بپردازد. وی بیان این خاطرات را تجربه ارزشمندی برای فرهنگ و ادبیات جنگ می‌داند زیرا ملت‌ها به تاریخ خود افتخار می‌کنند و به نظر وی ملت ایران این شایستگی را دارد که به خود فخر کند؛ چرا که تاریخ این ملت، تاریخ دفاع است. 

سرهنگی در‌باره سرگرد عزالدین مانع معتقد است: «... از او مطلب زیادی نمی‌دانیم. او فقط همین یک کتاب را نوشت و نمی‌دانیم تا پایان جنگ بوده یا نه و چطور پایش به ایران رسیده است. او فقط مقدمه کوتاهی برای کتاب گردان گم‌شده نوشته و گفته است این نوشته سند گویایی از واقعیت‌های جنگ تحمیلی است که موجب رسوایی دشمنان ستم‏‌پیشه است.»

مانع، زمان انتشار این کتاب را زمانی می‌داند که امت اسلامی به مرحله «عبور به سوی نور» رسیده است. خاطرات این سرگرد عراقی از زمان اشغال خرمشهر آغاز می‌شود و تا پایان آزادی آن ادامه می‌یابد.

این خاطرات در بخش‌های «عراق جدید»، «مست در نیمه شب»، «تانک‌ها و پناهندگی»‌، «اعلام ستوان‌یار»، «گم‌شدن مواد غذایی»، «انفجار در ساعت یک»، «مرگ سرهنگ»، «سنگ ریزه‌های ارتش»، «قاتل کیست؟»، «شام دستگیری»، «ستون خون»، «شب قتل یک ملعون»، «مرگ  خانه خراب کن!»‌، «انفجار بزرگ»، «دستورات فرماندهی» و «شهر آزادشده» تنظیم شده است. 

در پشت جلد کتاب آمده است: «کتابی که در پیش رو دارید، گوشه کوچکی از واقعیت بزرگی به نام جنگ است. ممکن است بعضی مطالب این کتاب با سلیقه و اخلاق ما فاصله داشته باشد، اما هیچ چیز عجیب‌تر و مفید‌تر از واقعیت نیست.»
 
«گردان گم‌شده: (خاطرات سرگرد عراقی عزالدین مانع)» با مترجم محمد‌نبی‌ ابراهیمی را انتشارات سوره مهر در 112صفحه، قطع رقعی برای نخستین‌بار سال 1386منتشر کرده بود. این اثر تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است.

خب، این‌ها را با جستجو در اینترنت می‌توانید درباره این کتاب به دست آورید. من این نکته را اضافه کنم که فهم مقاومت خرمشهر، کلید فهم مقاومت هشت سال دفاع مقدس است. این کتاب برخی از زوایای این مقاومت را روشن می‌کند.

اطلاعات کتاب‌شناختی اثر


به زودی در قفسه
کتاب خورشید مغرب؛ محمدرضا حکیمی/ انتشارات دلیل ما قم
کتاب دیدار با آفتاب، خاطرات جانباز محمد یحیایی؛ سمیرا سادات امامی/ انتشارات کتاب سمنگان سمنان
کتاب فواره گنجشک‌ها، زندگی داستانی امام جعفر صادق؛ محمود پوروهاب/ انتشارات مسجد مقدس جمکران قم

عنوان کامل کتاب

گردان گم‌شده؛ خاطرات سرگرد عراقی عزالدین مانع

پدیدآور

مترجم: محمدنبی ابراهیمی

ناشر

تهران، شرکت انتشارات سوره مهر

قطع رقعی، چاپ چهارم، ۱۳۹۰- ۱۱۲ صفحه.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۱
حمید درویشی شاهکلائی