معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه

نقد، بررسی و فروش کتاب با تأکید بر محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه

نقد، بررسی و فروش کتاب با تأکید بر محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه
Qafase.ir
من حمید درویشی شاهکلائی هستم؛ پژوهشگر، ویراستار و کتابفروش
دانش‌آموخته دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
اینجا درباره کتابهایی که خوانده‌ام، می‌نویسم.
با راه‌اندازی کتابفروشی اینترنتی قفسه، شما می‌توانید کتاب‌های موجود را سفارش بدهید.
اطلاع از موجودی و خرید درباسلام: b2n.ir/bkbk
خرید مستقیم کتاب در بله: http://ble.ir/hdarvishi
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
چند فهرست از کتاب‌های نسبتا خوب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

تازه های نشر
کتاب عمه بدجنس، اثر دیوید والیامز، ترجمه مریم رفیعی، نشر گیسا
356 صفحه
چاپ اول 1402


خلاصه داستان

داستان در سال 1933 انگلستان اتفاق می افتد. عمه آلبرتا یک زن شرور است. او دوست دارد یک موزه درباره جغدها بسازد. به همین منظور عمارت خانوادگی اشرافی شان را میخواهد تصاحب کند. با یک تصادف ساختگی برادرش را از بین می برد اما متوجه میشود به امضای برادرزاده نیاز دارد تا ملک عمارت را به نام خودش انتقال مالکیت بدهد. از دروغ و تهدید و شکنجه و همه ابزارهای ممکن استفاده میکند تا برادرزاده 12 ساله اش، استلا اولاً جای سند را به او بگوید و ثانیاً آن را امضا کند. او حتی استلا را زندانی میکند. در زندان، استلا با روح یک پسر نوجوان 12 ساله دودکش پاک کن که از قضا در همان عمارت مرده است، آشنا میشود.

(خطر لو رفتن داستان) آنها به یکدیگر کمک میکنند تا در برابر عمه پیروز شوند. عمه اما جای سند را پیدا میکند و نهایتاً امضای دخترک را میگیرد. سرانجام ماجرا اما چیز دیگری است. آنها متوجه میشوند آن پسر نوجوان در حقیقت، عموی استلا و مالک حقیقی عمارت است که سالها قبل توسط آلبرتا کشته شده است. (و البته پیش از آن هم توسط آلبرتا به رودخانه انداخته شده بود اما نجات یافته بود.) جغدها به کمک نوجوانان می آیند و عمه را شکست میدهند. آن عمارت هم به پرورشگاه تبدیل میشود.

بررسی
1- این کتاب پیشتر توسط یک مترجم و ناشر دیگر منتشر شده بود. اسم قبلی کتاب: عمه ترسناک. به نظر میرسد عمه وحشتناک برای awful ترجمه بهتری باشد. البته مطابق محتوای داستان، عبارت بدجنس عنوان مناسب تری برای کتاب است.
2- کتاب مصور است. همچنین از نظر جذابیت بصری (صفحه آرایی، انتخاب قلم و...) برای مخاطب نوجوان (8 تا 16 سال) مناسب است.
3- از نظر نثر نویسنده و نیز جذابیتهای داستانی برای مخاطب نوجوان (10 تا 14 سال) مناسب است.
4- نویسنده یک نویسنده موفق و پرفروش و همچنین یک بازیگر و شخصیت تلویزیونی است. کتابهای مختلفی از او در سطح جهانی و کشور ما ترجمه شده است.
5- از نظر موضوعی کتاب را باید در دسته ادبیات وحشت (داستان ارواح) طبقه بندی کرد اما به طور نصفه نیمه با یک کار طنز و خنده دار مواجهیم. واقعاً نمیشود این کتاب را جزو این دسته ها طبقه بندی کرد. به اندازه کافی طنز نیست، به اندازه کافی هم ترسناک نیست.
6- کتاب از جهت برخورداری از پیامهای محتوایی و اخلاقی، دچار فقر است. شاید تنها مضمون مورد توجه در این زمینه، تبدیل عمارت بلااستفاده به پرورشگاه در صفحات پایانی کتاب باشد.
7- ما در کتاب با مجموعه‌ای از قتلها، خرابکاریها و خشونتها مواجهیم که وجه چندانی ندارند. در برخی موارد هم روابط علی معلولی در نیامده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۰۳ ، ۱۱:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی

#تازه_های_نشر 

#خطر_لو_رفتن_داستان 

مهرآور اسم نوجوانی است که شخصیت اصلی کتاب است. پدرش طرفدار #مشروطه‌ است و به همین دلیل پسرش را زندانی کرده‌اند! خلاصه پسر با کمک دوستان پدر از زندان فرار می‌کند ولی در راه به چنگ راهزنان می‌افتد و مشکلات یکی از پی دیگری رخ می‌نمایند. علاوه بر راهزنان، کاروانسرادار هم تیغ می‌زند. قنات خشک شده است و درختان باغ مادربزرگ خشک شده‌اند. وبا آمده است و مادربزرگ و... مرده‌اند. اما مهرآور عزمش را جزم کرده تا قنات را احیا کند. هم اهل تلاش است و هم کنجکاو. مهم‌تر از اینها شجاع است و پیگیر. همین می‌شود که راز خشکی قنات را کشف می‌کند و یک‌تنه به سراغش میرود. 

 

#داستان شروع خوبی داشت. البته جا داشت گره‌آفرینی‌ها پردازش بیشتری داشته باشد و حجم کتاب هم یک‌چهارم بیشتر شود. 

این کتاب، از جهت محتوایی، تصویری از فرهنگ و تاریخ گذشته نه چندان دور به دست می‌دهد. ارزش میراث تاریخی و بین‌نسلی را برای #نوجوان پررنگ می‌کند. همچنین بی‌شک نوجوانان کتاب، با خواندنش تشویق می‌شوند برای #امام_رضا وقف‌های بلندمدت کنند. نوجوان کتاب، بن‌بست نمی‌شناسد و متوقف نمی‌شود. نویسنده در کنار نمایش ظلم و بدی‌ها، خوبی‌ها و کمک به دیگران را؛ آن هم کمک بی‌منت و بدون توقع به خوبی نشان داده است. پایان کتاب هم که با بازگشت پدر، پیروزی انقلاب مشروطه و احیای قنات همراه است، شیرین است. 

 

مادربزرگ منتظر است، #یوسف_یزدیان_وشاره، #به_نشر، 160 صفحه، چاپ اول 1402

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۰۳ ، ۱۸:۴۳
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، ۰۹:۰۳ ق.ظ

کتاب قرمزته اثر عبدالله مقدمی نشر طلایی


 

#تازه_های_نشر
این کتاب روایت غیررسمی قریب به یک قرن فوتبال با محوریت تیم پرسپولیس است. داستان را البته از کمی قبل‌تر یعنی تأسیس باشگاه شاهین شروع می‌کند. با دخالت باشگاه‌های رقیب وابسته به حکومت پهلوی، باشگاه شاهین منحل می‌شود. اعضایش به باشگاه پرسپولیس می‌روند. این باشگاه هم وصل به حکومت بود البته و نخست در کار ورزش بولینگ! به تدریج در دهه ۵۰ دوقطبی قرمز و آبی شکل می‌گیرد. راستی بازیکنان پرسپولیس به تیم جدید پیکان می‌روند و کمی بعد از آنجا با یک مربی خارجی به نام آلن راجرز از انگلیس به تیم خود برمی‌گردند. او سبک تمرین متفاوتی داشت و بهترین نتیجه شهرآورد در مقابل استقلال (تاج) یعنی ۶ هیچ را به دست آورد. البته به دلیل اینکه تنها واحد سیار تلویزیونی مشغول ضبط مسابقات کشتی بود، هیچ فیلمی از این دیدار نیست. حجم عمده کتاب بیان نتایج و جایگاه پرسپولیس و رقیب دیرینه‌اش استقلال در جدول رده‌بندی لیگ، جام حذفی و آسیاست. صفحات پایانی کتاب به مرور نتایج شهرآوردهای استقلال پرسپولیس است.

این کتاب هم مثل کتاب آبیته که پیشتر معرفی کرد بودم، قرار بود طنز باشد اما در نیامده است؛ بله! زبان کتاب کمی غیررسمی و گاهی بی‌ادبانه است اما تا طنز شدن فاصله دارد. روایت ناقص و سطحی از شرح حال باشگاه پرسپولیس است. ما از تاریخ انتظار داریم روابط علی معلولی پدیده‌ها را نشان دهد نه اینکه بعضی چیزها را بگوید، بعضی را نه. 
نکته دیگر اینکه خروجی کار به عنوان کتاب قابل اعتنا نیست؛ انسجام لازم را ندارد. از نظر ساختاری که کاملاً دوپاره است. درحالی‌که روایت جذاب شهرآوردها (=بخش دوم) باید در متن تاریخ (بخش اول) در می‌آمد. عمده مطالب شبیه اخبار سوخته بدون جذابیت هستند؛ تکرار ملالت‌آور ناکامی‌ها و حتی بردها! مثلاً یک سال عوامل تیم و هزاران تماشاچی زحمت می‌کشند ولی مثلاً در یک خط خلاصه می‌شود که پرسپولیس اول شد و استقلال دوم. 
در نگارش کل کتاب، به ویژه بخش دوم انتظار با زاویه همدلانه یک استقلالی به رویدادها پرداخته شود که اینطور نیست.

مشکل دیگر کتاب این است که نگاه و تحلیل کلی نمی‌دهد. یعنی بعد از خواندن ۱۷۶ صفحه کتاب متوجه نمی‌شوی در کل چه خبر؟ 

از نظر طراحی و صفحه‌آرایی هم باید گفت این کتاب به سختی نمره قبولی می‌گیرد.

 قرمزته، #عبدالله_مقدمی، نشر #طلایی ۱۷۶ صفحه، چاپ اول ۱۴۰۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۳ ، ۰۹:۰۳
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۵۶ ق.ظ

کتاب آبیته اثر عبدالله مقدمی نشر طلایی


 

#تازه_های_نشر
این کتاب روایت غیررسمی قریب به یک قرن فوتبال با محوریت تیم استقلال است. داستان را البته از کمی قبل‌تر یعنی تأسیس باشگاه دوچرخه‌سواران و حتی قبل آن (تیم طوفان در سالهای ۱۳۰۰ تا دهه ۲۰) شروع می‌کند. این باشگاه در ادامه به نام تاج تغییر نام می‌دهد. رقیب سرسختش دارایی و شاهین است و بعدها پرسپولیس. به تدریج در دهه ۵۰ دوقطبی قرمز و آبی شکل می‌گیرد. کمی بعد با یک مربی خارجی به نام رایکوف افسانه‌ای به اوج می‌رسند. حجم عمده کتاب بیان نتایج و جایگاه پرسپولیس و رقیب دیرینه‌اش استقلال در جدول رده‌بندی لیگ، جام حذفی و آسیاست. صفحات پایانی کتاب (در حقیقت بخش دوم) مرور نتایج شهرآوردهای استقلال پرسپولیس است.

این کتاب قرار بود طنز باشد اما در نیامده است؛ بله! زبان کتاب کمی غیررسمی و گاهی بی‌ادبانه است اما تا طنز شدن فاصله دارد. روایت ناقص و سطحی از شرح حال باشگاه استقلال است. بعضاً اطلاعات غلط به خورد مخاطب می‌دهد مثل اینکه نام پرسپولیس در سال ۵۸ پیروزی بوده است! ما از تاریخ انتظار داریم روابط علی معلولی پدیده‌ها را نشان دهد نه اینکه بعضی چیزها را بگوید، بعضی را نه. نکته دیگر اینکه خروجی کار به عنوان کتاب قابل اعتنا نیست؛ انسجام لازم را ندارد. از نظر ساختاری که کاملاً دوپاره است. درحالی‌که روایت جذاب شهرآوردها (=بخش دوم) باید در متن تاریخ (بخش اول) در می‌آمد. عمده مطالب شبیه اخبار سوخته بدون جذابیت هستند؛ تکرار ملالت‌آور ناکامی‌ها و حتی بردها! مثلاً یک سال عوامل تیم و هزاران تماشاچی زحمت می‌کشند ولی مثلاً در یک خط خلاصه می‌شود که پرسپولیس اول شد و استقلال دوم. مشکل دیگر کتاب این است که نگاه و تحلیل کلی نمی‌دهد. یعنی بعد از خواندن ۱۷۶ صفحه کتاب متوجه نمی‌شوی در کل چه خبر؟ در نگارش کل کتاب، به ویژه بخش دوم انتظار با زاویه همدلانه یک استقلالی به رویدادها پرداخته شود که اینطور نیست.
از نظر طراحی و صفحه‌آرایی هم باید گفت این کتاب به سختی نمره قبولی می‌گیرد. نپسندیدم تلاشها را.
آبیته، #عبدالله_مقدمی، نشر #طلایی ۱۷۶ صفحه، چاپ اول ۱۴۰۲

از این نویسنده کتاب دیگری با نام قرمزته هم خوانده ام. همین طور کتابی به نام دبه تاریخ.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۱:۵۶
حمید درویشی شاهکلائی

کتاب «برف جنایت را پنهان نمی کند و داستان های دیگر» اثر نوید فرخی نشر پیدایش

کتاب «برف جنایت را پنهان نمی کند و داستان های دیگر» اثر نوید فرخی نشر پیدایش
88 صفحه، چاپ اول 1402
این کتاب مجموعه ای از چند داستان کوتاه است. در همه این داستانها دو شخصیت اصلی کارآگاه وجود دارند. یکی از کارآگاه ها زیرک است و با نبوغ خاص خود، مسائل را متوجه میشود و همیشه همکارش را شگفت زده میکند.

خطر لو رفتن داستانها: 
در داستان اول، پسر پدر خود را در باغچه دفن کرده تا یارانه اش قطع نشود! عنوان این کتاب هم از این داستان گرفته شده. برف، باغچه را نپوشانده بود. در داستان دوم با عنوان سرقت از سارق، پسر از پدر خود دزدی کرده بود؛ پدری که یک مفسد اقتصادی بود. در داستان سوم، با عنوان کودک دزدی غیرزنجیره ای متوجه میشویم مادری بعد از آگاهی از کودک دزدیهای زنجیره ای، فرزند را سر به نیست کرده تا جزو همان کودک ربایی ها به شمار آید و پولی از بیمه بگیرد. در داستان چهارم، یک قاچاقچی با یک خانم آرایشگر ازدواج میکند تا مکرر گریم شود. او و برادر دوقلویش مکرر تغییر چهره میدهند. در داستان پنجم خواهر کوچک قصد مسموم کردن خود و نامزدش را داشت، اما دو خواهرش هم از آن غذا خوردند و هر سه مردند. در داستان ششم، متوجه میشویم آقای ترابی زن دوم نگرفته بلکه خواهرش را برای کمک به زن باردارش فراخوانده. در داستان آخر هم زن شوهرش را کشته بود.

بررسی:
1- بعضی داستانها در حد لطیفه بودند. مثل اینکه اگه بمیری چالت میکنیم تا یارانه ات قطع نشه!
2- الگوی کلی داستانها این بود که همه کارآگاهها و پلیسها خنگ هستند بجز یکیشون به اسم بابک. همه معماها را بابک حل میکند. بابک یک دستیار دارد که بقیه را سرگرم میکند تا بتواند سرنخ اصلی را پیدا کند یا فرضیه اش را به آزمون بگذارد. همه ما مجموعه های تلویزیونی با این موضوع را دیده ایم. البته از خلاقیتهای نویسنده در خلق موقعیتهای بومی باید تشکر کرد.
3- بعضی چیزها هم درست مشخص نمیشود. چه اتفاقی می افتد که به بابک تنزل درجه میدهند و به اصفهان تبعیدش میکنند اما دستیارش ترفیع میگیرد؟  بهتر است در این گونه داستانها، تصویر کلی پلیس به صورت یک مجموعه که عمده آنها با کمک یکدیگر مسائل را حل میکنند، نشان داده شود. نه اینکه فقط یک قهرمان داشته باشیم که ازقضای روزگار تنزل درجه هم می یابد! 
4- در روی جلد، مخاطب کتاب مثبت 16 سال معرفی شده است. در فیپا هم رمان بزرگسال. این احتمالاً به دلیل محتوای برخی پرونده هاست وگرنه نوجوان در درک و فهم داستانها مشکلی ندارد اما ممکن است از برخی داستانها، الگوگیریهای نابجایی بکند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۳ ، ۰۹:۰۳
حمید درویشی شاهکلائی
عنوان کتاب: نجیب زاده ی جذاب من پدیدآور اصلی: نانسی کمپبل الن
مترجم: طراوت رومیانی ناشر: پیدایش
چاپ اول: 1402  
تعداد صفحه: 256

My Fair Gentleman

مجموعه عاشقانه های عجیب

بر اساس داستان بانوی زیبای من اثر جورج برناد شاو

خلاصه داستان
جک الیوت پسر یک نجیب زاده است. پدرش اما با زن فقیری ازدواج کرد و از سوی خانواده اش طرد شد و در فقر مرد. پدربزرگ در آستانه مرگ، جک را وارث خود اعلام کرد. جک در فقر بزرگ شده و در ملوانی به موفقیتهایی دست یافته است و همه عشقش دریاست. اما حالا برای رفاه مادر و خواهرش مجبور است از دریا -حداقل برای مدتی- دست بکشد و مثل اشرافزادگان زندگی کند. اما حالش از آنها به هم میخورد و سبک زندگیشان را دوست ندارد. آیوی زن نجیب زاده جوانی است که قرار است به او آداب و سنتهای نجیب زادگان را در یک ماه بیاموزاند.
(خطر لو رفتن داستان)

 آنها عاشق هم میشوند و اتفاقاتی رخ میدهد که با آداب نجیب زادگی در تضاد است. همچنین موانعی برای ازدواج وجود دارد. از سویی دیگر مرگ جک باعث میشود، همه ثروتش نصیب پسرعمویش شود. جک دوبار تا پای مرگ میرود و هربار زنده میماند. جک سه مشکل دارد: یادگیری آداب نجیب زادگان و اداره امور، زنده ماندن از توطئه های قتلش و عشق دیوانه‌وارش به معلمش. نهایتاً جک جذب فرهنگ نجیب زادگی میشود و عشق دریا از سرش می پرد و آنها تصمیم میگیرند با یکدیگر ازدواج کنند.

بررسی: 
1- کتاب از جهت توصیف روابط شهوانی بین خانم معلم و شاگردش که در فضای نجیب زادگی انگلیس قرن 19 هم ناشایست دانسته میشد، برای نوجوانان مناسب نیست.
2- ما از کتاب عاشقانه انتظار نداریم اینقدر خشمگین باشد.
3- فصل اول خوب و قوی بود. با مکالمه‌های قوی. اما فصول بعدی، نه. گره های داستان ضعیف بودند. تقریباً خیلی زود مشخص شد آنها با هم ازدواج میکنند و جک نجیب زاده میشود. فقط باید صبر میکردیم داستان تمام شود. گره گشایی خاصی هم در فصل آخر صورت نگرفت. روند داستان به شدت کند جلو رفت.
4- رفتارهای آیوی و تصمیماتش باورپذیر نبود. گفتنی است در نسخه اصلی داستان که اثری از جرج برنارد شاو است، عنوان اثر «بانوی جذاب من» است و این زن است که باید آداب درست سخن گفتن را بیاموزد. اما اینجا برعکش شده و یک مرد ملوان باید از یک زن آموزش ببیند که با توجه به فضای نجیب زادگان، باورپذیر نیست که یک زن از طبقه اشراف این همه مدت دور از خانواده اش با یک ملوان بی سروپا بگذراند؛ به ویژه در دوره ای که دختران نجیب زادگان حق کار برای کسب درآمد نداشتند. (گفتنی است در کتاب، اثر جرج برناد شاو «آقای زیبای من» عنوان شده است که صحیح نیست.)
5- کتاب سه گره دارد: تبدیل شدن به نجیب زاده، عشق شهوانی به معلم و توطئه های قتل. برای هیچ کدام پردازش مناسبی وجود ندارد. هیچ مسئله شناسی مبتکرانه یا اصیلی وجود ندارد. همین طور هیچ راه حل خاصی که قابل حدس زدن نباشد و ذهن را درگیر کند.
 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۰۳ ، ۱۰:۳۱
حمید درویشی شاهکلائی

کتاب من نفرینی نامرئی ام اثر دییردره سولیوان نشر ایران بان

من نفرینی نامرئی ام

عنوان کتاب: من نفرینی نامریی ام پدیدآور اصلی: دییردره سولیوان
مترجم: آلاله ارجمندی ناشر: ایران بان
تعداد جلد: 1 اسم اصلی: savage her reply
تعداد صفحه: 234
قطع رقعی، چاپ اول 1402

مخاطب: نوجوان

خلاصه داستان:
(خطر لو رفتن داستان)

سه خواهر فرزندخوانده شاه بو هستند. ایو با شاه لیر ازدواج میکند تا ارتباط پادشاهی بو (ناپدری اش) با شاه لیر مستحکم شود. 4 فرزند به دنیا می آورد و می میرد. برای تداوم ارتباط، خواهر ایو با نام ایفا شاه لیر ازدواج میکند. او فرزندی به دنیا نمی‌‎آورد. حتی پس از مدتی با فنون جادوگری که بلد بود، آن 4 فرزند را به قو تبدیل می‌کند. این چنین آنان محکوم میشوند در سه بازه سیصد ساله در جاهای خاصی زندگی کنند. بو پس از آگاهی از عمل زشت فرزند خوانده اش، او را نفرین میکند و تبدیل به یک موجود افسانه ای نامرئی بالدار نفرین شده میکند. سرانجام آن فرزندان توسط یک پادشاه جدید کشته میشوند اما در لحظات آخر ایفا را می بخشند.

بررسی:
1- مترجم اسم کتاب را کاملاً عوض کرده است. به جای اسم «پاسخ وحشیانه او» گذاشته «من نفرینی نامرئی ام».
2- داستان یک افسانه اسطوره ای ایرلندی است. در حقیقت بازگویی یک افسانه اسطوره ای ایرلندی. اما در برخی جاها از «پیچ امین الدوله» استفاده کرده است. فارغ از دفاعیاتی که ممکن است مترجم از خود به عمل آورد، این تعبیر به فضای کتاب نمی‌آید.
3- از نظر ظاهری، این قلم ریز برای عرض کتاب مناسب نیست. به عنوان رمان نوجوان، جذابیت بصری صفحه آرایی پایین است.
4- ترجمه فارسی این اثر را به سختی می‌توان جزو ادبیات نوجوانان برشمرد. نه شخصیتهای اصلی رفتار و ویژگیهای نوجوانانه دارند، نه ادبیات آن مناسب این سنین است. 
5- برخی خطوط هم مناسب زیر 18 سال سن نیست. مثل مواردی که توصیف نخستین هم‌بستر شدن ایفا با شاه لیر است.
6- فضای جادوگری کتاب، فضای مبهمی است. با توجه به فضای اسطوره ای آن برای مخاطب ایرانی قابل درک نیست.
7- جهان بینی و هستی شناسی که کتاب ارائه می‌کند و متأسفانه تحکیم می‌کند مربوط به دوره رب النوع‌ها و عقیده خطرناک تناسخ است. البته عقیده وجود خدایگان در این زمانه مورد توجه نیست، اما باورهای تناسخ‌مدار در جامعه رشد کرده است.
8- اینکه شخصیتهای کتاب عمرهای طولانی چندقرنه داشته باشند، یا مثلاً شاه لیر 150 فرزند داشته باشد، اشکالی ندارد اما بالاخره برای ایده اصلی کتاب که تبدیل فرزندان شاه لیر به قو توسط نامادری است، نیازمند زمینه‌چینی‌های بیشتری هستیم. اینها فرزندخوانده‌های او هستند. همچنین خواهرزاده هایش که خواهر به او وصیت کرد مراقبش باشد. حالا مثلاً به دلیل حسادت، آنها را به قو تبدیل کرده؟ چطور به این خوبی جادوگری یاد گرفته است؟ چرا بعد از اینکه به قو تبدیل کرد، فرار نکرد یا به نحوی خودش را نجات نداد؟ آخر سر چرا این فرزندان ایفا را بخشیدند؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۳ ، ۱۰:۵۰
حمید درویشی شاهکلائی
يكشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۳:۰۱ ب.ظ

کتاب زندگی در آغوش آرامش، زهرا جنتی، نشر خزه

#تازه_های_نشر
زندگی در آغوش آرامش، زهرا جنتی، نشر خزه، 60 صفحه، چاپ اول 1403

در سخن نویسنده و مقدمه، نویسنده به معرفی خود به عنوان یک معلم با 30 سال سابقه و انگیزه تألیف کتاب (آرامش) می‌پردازد. در دو فصل بعدی با عنوان «دریای متلاطم زندگی» و «چرا آرامش در زندگی ما اهمیت زیادی دارد؟» درباره فراز و نشیبهای زندگی و اینکه باید آرامش داشته باشیم، سخن می‌راند. فصل سوم با عنوان «روشهای مؤثر در آرامش شما» میگوید مغز به سه منبع غذایی احتیاج دارد. آب، خواب و گلوکز! 
فصل چهارم که دوسوم کتاب را تشکیل میدهد، «راهکارهای رسیدن به آرامش» نام دارد و درباره موسیقی، آواز خواندن، صنایع دستی، نوشتن، سکوت آگاهانه، رایحه درمانی، نقاشی، طبیعت گردی، روحیه معنوی، آب تنی و شنا، پرورش گل و گیاه، تماشای خورشید و ماه، سرگرمی ها، عکاسی، آشپزی، دوچرخه سواری، تفریحات سالم، یوگا، ریلکسیشن، مدیتیشن، پول و در پایان نقش باورها در آرامش سخن می‌گوید.

با خواندن مقدمه و سخن نویسنده انتظار داشتم خاطرات و تجربیات دوره مدرسه را بخوانم. خبری نبود. کمی بعد انتظار داشتم حداقل با مسائل مبتلابه دانش آموزان در ادامه مواجه شوم که آن هم به سرابی تبدیل شد. اگر نویسنده به بیان 30 خاطره درباره آرامش و درمان اضطراب دانش آموزان از 30 سال معلمی خود می‌نگاشت، اثری ارزشمند بود.
 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۵:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی

روزگار تب - نشر ایران‌بان

آنی 11 سال دارد. پیتون 13 سال. مادر این دو خواهر بیمار است. پدرشان پزشک. آنها در بیمارستان زندگی میکنند. فقط پزشکان و سرمایه داران زندگی میکنند. البته بعدا متوجه میشویم دو نفر وحشی هم زندگی میکنند. آنی متوجه دروغگو بودن پدرش میشود و فرار میکند تا خارج از بیمارستان راهی برای درمان مادرش پیدا کند. 
 

داستان در فضای پزشکی هست اما علمی تخیلی نیست، فقط تخیلی است. درباره یک آینده موهوم و البته ترسناک؛ چیزی که از آن به پادآرمانشهر یا کابوس آباد یاد میشود. در روزگار تب، علم و پزشکی مدرن، احساسات را عامل بیماری قلمداد میکند و  میگوید باید جلوی آنها را گرفت. پزشکی و سرمایه داری پیوند مستحکمی با یکدیگر برقرار کرده اند به گونه ای که صنف دیگری باقی نمانده است! البته ارائه تصویر پادآرمانشهری و تاریک جلوه دادن آینده بشر، به خودی خود جرم نیست اما در فضای داستان، نویسنده باید مشخص کند چرا اینطور شده؟ معلوم نیست. نویسنده باید اطلاعات بیشتری درباره گذشته میداد. یا چه بر سر حمل و نقل آمده که دوباره از حیوانات برای راندن درشکه ها استفاده میشود درحالیکه علم پزشکی پیشرفت فراوانی کرده است و میتوان از یک قطره خون، اطلاعات فراوانی به دست آورد.

داستان کتاب هم دیر و کند شروع میشود. پایان کتاب هم قوی نیست. اما بدنه اصلی خوب است.
بسیاری از کارهایی که شخصیتهای نوجوان کتاب انجام میدهند، باورپذیر نیست. 
شخصیت پدر کتاب هم به معنی واقعی کلمه تخریب شده است. میشد با کمی انعطاف، رفتار اشتباه پدر را معقول جلوه داد. بالاخره پدر با دست خود که دخترش را به قربانگاه نمیفرستد. جای کمی همدلانه فهمیدن رفتار پدر در کتاب خالی است

عنوان کتاب: روزگار تب پدیدآور اصلی: انگهرد واکر
مترجم: شقایق قندهاری ناشر: ایران بان
تعداد جلد: 1  
تعداد صفحه: 307
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۱:۲۵
حمید درویشی شاهکلائی

کتاب بچه های شر دوست داشتنی اثر مری داونینگ هان | ایران کتاب
 

 

عنوان کتاب: بچه های شر دوست داشتنی پدیدآور اصلی: مری داونینگ هان
مترجم: سرور کتبی; سیما آرمانی ناشر: پیدایش
تعداد صفحه: 192

مخاطب: نوجوان 13 سال به بالا

خلاصه داستان:

شخصیتهای اصلی داستان، برادر و خواهر نوجوانی هستند که بدون والدین به تعطیلات تابستانه فرستاده شده‌اند. کجا؟ به نزد مادربزرگ در یک مسافرخانه که گفته می‌شده قبلاً در آن ارواح مشکلاتی ایجاد کرده‌اند. این دو به همین بهانه، دست به شیطنت‌هایی می‌زنند و مهمانان مسافرخانه باور می‌کنند آنجا روح دارد. در ادامه اما ارواح واقعی هم بیدار می‌شوند...

بررسی کوتاه:
عنوان کتاب خیلی خوب است. طراحی جلد، صفحه آرایی، انتخاب قلم، اندازه و کلاً جذابیت بصری و خوش‌دستی کتاب خیلی خوب است.
نویسنده یک شخصیت شناخته شده در این زمینه است اما این اثر او چندان قوی نیست.
شخصیت پردازی ها در این کتاب کافی نیست. ما چیز زیادی از گذشته دو نوجوان اصلی نمی‌دانیم. همین طور از بقیه شخصیتها. 
روابط علی معلولی هم قوی نیست. فرض کنیم والدین به هر دلیلی، فرزندانشان را برای کل سه ماه تابستان فرستاده‌اند مسافرخانه مادربزرگ، چرا در طول داستان هیچ تماسی نمی‌گیرند بپرسند فرزندانشان رسیده‌اند، زنده‌اند، راضی هستند؟ یا حداقل به آنها توصیه مجدد کنند شر به پا نکنند. حالا والدین بی‌خیالند، این مادربزرگ که علی الظاهر آدم منطقی و مسئولی هم هست، چرا نباید وضعیت بحرانی بچه‌ها را به والدینشان اطلاع بدهد؟ 
یا مثلاً این ارواح که اینقدر اثرگذاری مادی دارند، خب، خودشان بروند بیل هم بردارند زمین را بکنند و دفترچه‌ای را که چند نسل است، دفن شده پیدا کنند.  چرا از نوجوانان می‌خواهند این کار را انجام بدهند؟ اصلاً دفعات قبلی که ارواح بیدار شده بودند، چطور بدون پیدا شدن دفترچه خوابیده‌اند؟
نکته مهم‌تر اینکه این اثر قرار بود یک داستان در گونه ادبیات وحشت باشد اما ارواح آن خیلی زود مشخص شد که کودکان یتیم دوست‌داشتنی شوخ و مظلوم هستند! 
ترجمه اثر هم یکدست نبود. گویا به درستی ویراستاری هم نشده است. زیرا در این کتاب، کلاغ‌ها گاهی قارقار می‌کنند و گاهی غارغار!
بنابراین خواندن این کتاب را توصیه نمی‌کنم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۴:۱۱
حمید درویشی شاهکلائی