معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه

نقد، بررسی و فروش کتاب با تأکید بر محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه

نقد، بررسی و فروش کتاب با تأکید بر محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

معرفی کتاب و کتابفروشی اینترنتی قفسه
Qafase.ir
من حمید درویشی شاهکلائی هستم؛ پژوهشگر، ویراستار و کتابفروش
دانش‌آموخته دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
اینجا درباره کتابهایی که خوانده‌ام، می‌نویسم.
با راه‌اندازی کتابفروشی اینترنتی قفسه، شما می‌توانید کتاب‌های موجود را سفارش بدهید.
اطلاع از موجودی و خرید درباسلام: b2n.ir/bkbk
خرید مستقیم کتاب در بله: http://ble.ir/hdarvishi
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
چند فهرست از کتاب‌های نسبتا خوب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پلیسی معمایی» ثبت شده است

کتاب «برف جنایت را پنهان نمی کند و داستان های دیگر» اثر نوید فرخی نشر پیدایش

کتاب «برف جنایت را پنهان نمی کند و داستان های دیگر» اثر نوید فرخی نشر پیدایش
88 صفحه، چاپ اول 1402
این کتاب مجموعه ای از چند داستان کوتاه است. در همه این داستانها دو شخصیت اصلی کارآگاه وجود دارند. یکی از کارآگاه ها زیرک است و با نبوغ خاص خود، مسائل را متوجه میشود و همیشه همکارش را شگفت زده میکند.

خطر لو رفتن داستانها: 
در داستان اول، پسر پدر خود را در باغچه دفن کرده تا یارانه اش قطع نشود! عنوان این کتاب هم از این داستان گرفته شده. برف، باغچه را نپوشانده بود. در داستان دوم با عنوان سرقت از سارق، پسر از پدر خود دزدی کرده بود؛ پدری که یک مفسد اقتصادی بود. در داستان سوم، با عنوان کودک دزدی غیرزنجیره ای متوجه میشویم مادری بعد از آگاهی از کودک دزدیهای زنجیره ای، فرزند را سر به نیست کرده تا جزو همان کودک ربایی ها به شمار آید و پولی از بیمه بگیرد. در داستان چهارم، یک قاچاقچی با یک خانم آرایشگر ازدواج میکند تا مکرر گریم شود. او و برادر دوقلویش مکرر تغییر چهره میدهند. در داستان پنجم خواهر کوچک قصد مسموم کردن خود و نامزدش را داشت، اما دو خواهرش هم از آن غذا خوردند و هر سه مردند. در داستان ششم، متوجه میشویم آقای ترابی زن دوم نگرفته بلکه خواهرش را برای کمک به زن باردارش فراخوانده. در داستان آخر هم زن شوهرش را کشته بود.

بررسی:
1- بعضی داستانها در حد لطیفه بودند. مثل اینکه اگه بمیری چالت میکنیم تا یارانه ات قطع نشه!
2- الگوی کلی داستانها این بود که همه کارآگاهها و پلیسها خنگ هستند بجز یکیشون به اسم بابک. همه معماها را بابک حل میکند. بابک یک دستیار دارد که بقیه را سرگرم میکند تا بتواند سرنخ اصلی را پیدا کند یا فرضیه اش را به آزمون بگذارد. همه ما مجموعه های تلویزیونی با این موضوع را دیده ایم. البته از خلاقیتهای نویسنده در خلق موقعیتهای بومی باید تشکر کرد.
3- بعضی چیزها هم درست مشخص نمیشود. چه اتفاقی می افتد که به بابک تنزل درجه میدهند و به اصفهان تبعیدش میکنند اما دستیارش ترفیع میگیرد؟  بهتر است در این گونه داستانها، تصویر کلی پلیس به صورت یک مجموعه که عمده آنها با کمک یکدیگر مسائل را حل میکنند، نشان داده شود. نه اینکه فقط یک قهرمان داشته باشیم که ازقضای روزگار تنزل درجه هم می یابد! 
4- در روی جلد، مخاطب کتاب مثبت 16 سال معرفی شده است. در فیپا هم رمان بزرگسال. این احتمالاً به دلیل محتوای برخی پرونده هاست وگرنه نوجوان در درک و فهم داستانها مشکلی ندارد اما ممکن است از برخی داستانها، الگوگیریهای نابجایی بکند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۳ ، ۰۹:۰۳
حمید درویشی شاهکلائی