کتاب «از مشهد تا کاخ صدام» خاطرات محمود رعیتنژاد
خواندنش امروز عصر تمام شد. اولش اینطور بود که یک نوجوان بدمشهدی در دوران #دفاع_مقدس رفته جبهه و اتفاقات تلخ و شیرینش. اما هر چه به آخر کتاب میرسیدیم، به موازات رشد جسمی و تربیتی راوی در #اسارت، کارهای بزرگ و قابل تقدیری میدیدیم. آفرین بر محمود رعیتنژاد! هرچند در عکس تبلیغاتی صدام با نوجوانان اسیر میخندد، زندگی سرشار از حماسهای را در بهترین سالهای عمرش گذرانده، آن هم اسیر در چنگال دشمن. مثلاً چه حماسهای بزرگتر از تربیت هزار حافظ #قرآن در شرایط سخت اسارت؟
او یکی از آن ۲۳ نفر #نوجوان مشهور است. توصیف و پردازش کتاب به قدرت «سرباز کوچک امام» نیست اما از جنبه محتوایی اثرگذار است.
راستی، این کتاب یک شخصیت فرعی دارد که به نظرم جا دارد برایش چند کتاب و فیلم سینمایی بسازند: #مادربزرگ راوی که مادر سه شهید است؛ همو که بعد از شهادت دومین فرزندش به نوهاش میگوید تا صدام را نکشتی، برنگرد! (در عکس میبینید نوه به محل مأموریت هم میرسد!)
#سعیده_زراعتکار
#نشر_ستارهها
رقعی، ۳۲۰ صفحه
خرید: cutt.ly/kamt
#خاطرات #آزادگان
www.Qafase.ir | @Qafase
با #کتاب، تازه بمانید: